بعد از مدتها
مامان خيلي داره واسه پيجت تنبلي ميكنه ولي باور كن سرم خيلي شلوغه و الانم كه قصد داريم نقل مكان
كنيم به يه خونه ي جديد كه ديگه بيشتر مشغولم ....... يا سر كار هستيم وقتي هم ميايم خونه مشغول شما
و اثاث جمع كردنو كاراي خونه ي جديد.........
ولي ميدونم تو انقدر مهربوني كه مامانو ميبخشي
شما هم ديگه از شيطونيات نگم بهتره
خيلي خيلي خيلي شيطون شدي ييييييييي و به زمين و زمان كار داري
،مثلا يه روز ديدم هيچ صدايي ازت نمياد بعد كه اومدم توي آشپزخونه ديديم بلههههههههههه از توي ظرف برنج
برنجا رو ريختي رو زمين تا منو ديدي شروع كردي با دستمال به تميز كردن برنجا از روي زمين
يا يه روزه ديگه رفته بودي توي اتاق خواب ما و كرم دست و صورتت رو روي ميز كنار تخت خالي كرده بوديو تند تند
به خودت ميزدي
ديگه از شيطونيات خيلي نتونستم عكس بگيرم اين فقط قسمت كوچيكي از كارات بوود ..... ميدونم بزرگتر كه
بشي يه پسر خيلي خيلي خوبي ميشييييييييييييييييييييي
بازم پست ميذارم الان اين فقط واسه شيطونيت بود